مقالات دیجی روانشناس

14
463

اختلال دوقطبی نوع دو

اختلال دوقطبی نوع دو

اگه نیاز به روانشناس داشتی کلیک کن... جلسه اولت رایگانه 

اختلال دوقطبی نوع دو در افراد مبتلا با حداقل یک دوره هیپومانیک و یک یا چند دوره ی افسردگی در گذشته یا الان مشخص می شود. در دوره ی هیپومانیک خلق نابنهجار و مداوم بالا، گشاده یا تحریک پذیر می باشد و فعالیت یا انرژی مداوم و به طور نابهنجار بالا که حداقل ۴ روز پی در پی ادامه دارد. این حالت در بخش عمده ای از روز و تقریبا هر روز وجود دارد. در طول این دوره حداقل ۳ نشانه یا بیشتر و در صورتی که خلق فقط تحریک پذیر باشد حداقل ۴ نشانه باید برای تشخیص این اختلال وجود داشته باشد. نشانه ها شامل عزت نفس کاذب یا بزرگ منشی، کاهش نیاز به خواب، پرحرف تر از معمول، پرش افکار یا تجربه ذهنی که افکار شتاب دارند، حواسپرتی، افزایش فعالیت هدفمند یا سراسیمگی روانشناختی-حرکتی و رفتارهایی مانند ولخرجی کردن، بی احتیاطی جنسی یا سرمایه گذاری احمقانه می شود

 

اگه نیاز به روانشناس داشتی کلیک کن... جلسه اولت رایگانه 

اختلال در خلق و تغییر در عملکرد فرد مبتلا برای دیگران قابل مشاهده می باشد. این اختلال به بستری شدن نیازی ندارد و تغییر قابل توجه بالینی در عملکرد اجتماعی و شغلی ایجاد نخواهد کرد. در صورت وجود ویژگی های روان پریشی تشخیص این دوره مانیک خواهد بود. در صورت پدیدآیی دوره هیپومانیک کامل به علت درمان با داروهای ضد افسردگی، اگر یک یا دو نشانه مخصوصا افزایش تحریک پذیری، سراسیمگی و کفری بودن وجود داشته باشد، برای تشخیص این اختلال کافی می باشد. در این اختلال هرگز دوره ی مانیک وجود نخواهد داشت.

افراد مبتلا به این اختلال معمولا در طول دوره افسردگی به متخصص بالینی مراجعه می کنند و کمتر پیش می آید که در شروع دوره ی هیپومانیک شکایتی داشته باشند. دوره ی هیپو مانیک به خودی خود موجب اختلال نمی شود، وجود دوره ی افسردگی اساسی و تناوب و تغییرات نوسانی غیر قابل پیش بینی بین این دوره ها منجر به ایجاد اختلال در جنبه های مهم زندگی افراد مبتلا می شود. دوره ی هیپومانیک را نباید با برگشت انرژی بعد از بهبودی دوره ی افسردگی اساسی اشتباه گرفت. از جمله تفاوت های بین این اختلال و اختلال دوقطبی نوع یک می توان به مزمن بودن آن و اینکه زمان بیشتری را در مرحله افسردگی سپری خواهند کرد که میتواند شدید و ناتوان کننده باشد. تکانشگری از جمله اقدامات خودکشی و اختلالات مصرف مواد از ویژگی های مرتبط با این اختلال می باشد.

ملاک های تشخیصی DSM5 برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو

A داشتن حداقل یک دوره هیپومانی و یک دوره افسردگی

B هرگز یک دوره مانیک وجود نداشته (بدون دوره افسردگی)

C سایر اختلالات روانشناختی توجیه بهتری برای دوره ها نباشند

D اختلال در عملکرد اجتماعی ، شغلی ، و سایر زمینه های زندگی

ملاک های تشخیصی DSM5 برای دوره هیپومانی

A. دوره متمایز خلق که به طور نابهنجار و مداوم بالا، گشاده یا تحریک پذیر است و افزایش نابهنجار و مداوم فعالیت یا انرژی که حداقل ۴ روز پیاپی ادامه می یابد و در بخش همده ای از روز، تقریباً هر روز، وجود دارد.

B. در طول دوره اختلال سه نشانه زیر (یا بیشتر)(چهار نشانه اگر خلق فقط تحریک پذیر باشد) ادامه یافته اند

۱ عزت نفس کاذاب یا بزرگ منشی.

۲ کاهش نیاز به خواب(مثلا بعد از ۳ ساعت خواب احساس می کند استراحت کرده است).

۳ پرحرف تر از معمول یا تحت فشار برای ادامه دادن صحبت.

۴ پرش افکار یا تجربه ذهنی که افکار شتاب دارند.

۵ حواسپرتی(یعنی، توجه خیلی راحت به محرک های بیرونی بی اهمیت یا نامربوط جلب می شود) به صورتی که گزارش یا مشاهده می شود.

۶ افزایش فعالیت هدفمند(خواه اجتماعی، در محل کار یا مدرسه، یا جنسی) یا سراسیمگی روانشناختی-حرکتی.

۷ مشغولیت بیش ازحد در فعالیت هایی که توان زیادی برای پیامدهای ناراحت کننده دارند(مثل پرداختن به ولخرجی مهارنشده در خرید، بی احتیاطی های جنسی، یا سرمایه گذاری احمقانه).

۸ این دوره با تغییر واضح در عملکرد ارتباط دارد که برای فرد به هنگامی که دچار بیماری نیست، غیرعادی است.

۹ اختلال در خلق و تغییر در عملکرد برای دیگران قابل مشاهده هستند.

۱۰ این اختلال به قدر کافی شدید نیست که عملکرد اجتماعی یا شغلی را به طور محسوسی مختل کند یا به بستری شدن نیاز داشته باشد. اگر ویژگی های روان پریشی وجود داشته باشد، این دوره، بنابر تعریف، شیدایی است.

۱۱ این دوره ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد نیست(مثل سوءمصرف مواد مخدر، دارو، یا درمان دیگر).

ویژگی های تشخیصی اختلال دوقطبی نوع دو

اختلال دو قطبی نوع دو با روند بالینی دوره های خلقی عودکننده مشخص می شود که از یک یا چند دوره افسردگی اساسی  و حداقل یک دوره هیپو مانی تشکیل می شود. دوره افسردگی اساسی باید حداقل ۲ هفته، و دوره هیپو شیدایی باید حداقل ۴ روز ادامه یابد تا ملاک های تشخیصی برآورده شوند. در طول دوره (دوره های) خلقی، تعداد لازم نشانه ها باید برای بخش عمده ای از روز، تقریباً هر روز، وجود داشته باشند، و انحراف محسوس از رفتار و عملکرد عادی را نشان دهند. وجود دوره شیدایی در طول دوره بیماری، تشخیص اختلال دوقطبی نوع II را منتفی می سازد (ملاک B تحت «اختلال دوقطبی نوع II»). دوره های اختلال افسردگی ناشی از مواد/دارو یا دوقطبی و اختلال مربوط ناشی از مواد/دارو (که تأثیرات فیزیولوژیکی دارو را نشان می دهند، درمان های جسمانی دیگر برای افسردگی، سوءمصرف موادمخدر، یا قرارداشتن در معرض مواد سمی) یا افسردگی و اختلال مربوط ناشی از بیماری جسمانی دیگر یا دوقطبی و اختلال مربوط ناشی از بیماری جسمانی دیگر، در تشخیص اختلال دوقطبی نوع دو به حساب نمی آیند، مگر اینکه بعد از تأثیرات فیزیولوژیکی درمان یا مواد ادامه یافته و بعد، ملاک های مدت برای دوره را برآورده کرده باشند. به علاوه، این دوره ها نباید با اختلال اسکیزوافکتیو بهتر توجیه شوند، و با اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی، یا طیف اسکیزوفرنی یا اختلالات روان پریشی مشخص یا نامشخص دیگر تلفیق نمی شوند(ملاک c تحت «اختلال دوقطبی نوع II»). دوره های افسردگی یا نوسانات هیپو شیدایی باید ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد کنند (ملاک D تحت «اختلال دوقطبی نوع II»)؛ با این حال، برای دوره-های هیپو شیدایی، لزومی ندارد که این شرط برآورده شود. دوره هیپو شیدایی که اختلال قابل ملاحظه ای را ایجاد می کند احتمالاً برای تشخیص دوره شیدایی و بنابراین، برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع I در طول عمر، واجد شرایط است. دوره های افسردگی اساسی مکرر اغلب رایج تر و طولانی تر از دوره هایی هستند که در اختلال دوقطبی نوع I روی می دهند.

سبب شناسی اختلال دوقطبی نوع II

ژنتیکی و فیزیولوژیکی. خطر اختلال دوقطبی نوع II در خویشاوندان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع II، در برابر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I یا اختلال افسردگی اساسی، بیشتر است. امکان دارد عوامل ژنتیکی بر سن به هنگام شروع اختلالات دوقطبی تأثیر داشته باشد.

درمان اختلال اختلال دوقطبی نوع دو

دارو درمانی ( دارو های ضد افسردگی، ضد روان پریشی، تثبیت خلق)

درمان شناختی رفتاری

بستری کردن در بیمارستان

خانواده درمانی :

علل اختلال دوقطبی

چگونه می توان عوامل را شناسایی کرد

علائم هشدار دهنده عود

داروها و عوارض جانبی احتمالی

درمان های روان شناسی

تغییر سبک زندگی سالم

اگه نیاز به روانشناس داشتی کلیک کن... جلسه اولت رایگانه 

سیر و پیش آگهی اختلال دوقطبی نوع دو

سن متوسط شروع این اختلال اواسط ۲۰ تا ۳۰ سالگی می باشد که از اختلال دوقطبی نوع یک قدری دیرتر و از اختلال افسردگی ساسی زودتر است. شورع این اختلال اغلب با دوره ی افسردگی می باشد و تا زمانی که دوره یهیپو مانیک روی ندهد نمی توان این اختلال را تشخیص داد. تعداد دوره های افسردگی و هیپومانیک در این اختلال از اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال افسردگی اساسی بیشتر می باشد. فاصله ی بین دوره ها در این اختلال با بالا رفتن سن، افزایش می یابد. تشخیص این اختلال در کودکان بویژه آن های که به صورت غیر دوره ای تحریک پذیر هستند، دشواراست. ویزگی تحریک پذیری غیر دوره ای با خطر بیشتر اختلالات اضطرابی و اختلال افسردگی اساسی در کودکان رابطه دارد. الگوی تناوب سریع با پیش آگهی نامناسب تر مرتبط می باشد. تحصیلات، تاهل و سال های بیماری کمتر با بهبود کارکردی در این اختلال نیز ارتباط دارد. افراد مبتلا نسبت به افراد سالم در آزمون های شناختی ضعیف تر عمل می کنند.